آموزش  بانکی در برابر آموزش  حل مساله

نویسنده : عباس کمالی- شفاف نیوز

اندیشه های فریره یک انقلاب در نظام آموزشی و آموزش و پرورش  جهان ایجاد کرده است. او معتقد است آموزشی که

 نظام های در کشور های جهان سوم ایجاد  می کنند در راستای تقویت و تثبیت روابط سلطه گری و سلطه پذیری عمل می کند آموزش بانکی از انسان و دانش آموز انسان زدایی می کند.  فریره سیستم آموزشی رایج را به ‌عنوان آموزش بانکی-ابزار ستم، که یک‌سویه بوده و در آن معلم و دانش‌آموز در مقابل هم قرار دارند، تشریح می کند و معتقد است که در این نوع آموزش، تفکر نقادانه جایی ندارد. در بینش آموزش بانکی، آدمی موجودی آگاه نیست، بلکه مالک آگاهی است، مغزی‌ست خالی که به شکلی منفعل، آماده دریافت امانت‌هایی از واقعیت جهان خارج است.

آموزش بانکی نوعی سپرده گذاری است. زیرا آموزشیار سپردههای خود را در ذهن آموزندگان میگذارد. آموزشیار، محتوای برنامه را گزینش میکند و آموزندگانی که طرف مشورت نبودهاند خود را با او هماهنگ میکنند. از نگاه فریره، بدبختی ما این است که افرادی از آزادی سخن میرانند که خود زاینده ی آموزش بانکی هستند و معنای واقعی آموزش بانکی و اثر انسانزدایی آن را درک نمی کنند. چه تناقضی است وقتی میبینیم آنها در کوششی که برای آزادسازی انجام میدهند “خودبیگانه سازی” را به عنوان ابزار به کار میبرند. هیچ کس نمیتواند با از خود بیگانه کردنِ آدمیان، آنها را آزاد سازد. آموزش حل مساله در برابر آموزش بانکی قرار دارد.  در آموزش حل مساله اعتقاد  به آزادی اراده و حق تفکر و حق بیان وجود دارد. در رویکرد مبتنی بر طرح مسأله، آموزندگان با مسائلی مرتبط با جهانی که با آن و در آن زندگی میکنند روبرو میشوند. آنها در برخورد با این مسائل احساس میکنند به چالش کشیده شدهاند و باید به این چالش پاسخ دهند. از آنجایی که آن چالش را نه بهعنوان یک پرسش نظری بلکه در بافت کلی با دیگر مسائل مرتبط میبینند، درک حاصل از آن به منتقد شدن بیشتر آنها و کمتر از خود بیگانه شدنشان منجر میشود. در آموزش بانکی ، تربیت تمرین سلطه است اما در آموزش مبتنی بر حل مساله تربیت تمرین آزادی است. در نظام آموزشی بانکی جهان واقعیتی ایستا و ثابت است و خوشبختی در ثبات تعریف می شود اما در آموزش حل مساله جهان واقعتی متغیر و در حال تغییر تعریف می شود. اما پرسشی که پیش میآید این است که چگونه میتوان آموزش مبتنی بر طرح مسأله را انجام داد؟ آن گونه که فریره در این کتاب(آموزش ستم دیده گان)  به تصویر کشیده است، در آموزش مبتنی بر طرح مسأله، عمل و اندیشه، عملگرایی و تأمل، و آموزش و پژوهش با هم پیوند خورده اند.  این آموزش از طریق کاربرد گفت و شنودی که بر عشق عمیق به جهان و جهانیان، فروتنی، اعتماد، ایمان و امید استوار است و با استفاده از پژوهش تماتیک انجام میگیرد. دروس شفاهی، تکالیف برای قرائت، فاصله بین آموزنده و آن‌چه می‌آموزد، ملاک‌های ارتقای همه چیز در این روش حاضر و آماده به از بین بردن نیاز به تفکر است، ولی برای اینکه آموزش «آزادی‌بخش» باشد، باید در گام اول، همین تضاد معلم و شاگردی از بین برود، به گونه ای که هر دوی آن ها، هم آموزش‌دهنده و هم آموزش‌گیرنده باشند، به طوری که آموزش بانکی را باید رها کرد و به جای آن با طرح مسائل اساسی، افراد باید در رابطه با دنیای‌ واقعی شان قرار گیرند.

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *